خشونت آفت دیگری است که از نخستین سالهای پیدایش سینما با این «هنر ـ صنعت» قرین بوده و امروز صهیونیستها این همزاد دیرین سینما را نیز به نفع مقاصد خویش به کار گرفتهاند. تهیهکنندگان صهیونیست هالیوود در پی سالها تجربه به فراست دریافتهاند که «خشونت» و «وحشیگری» علیرغم زشتی باطن و نتایج تلخ آن، بر روی پرده سینما ظاهری جذاب و شیرین دارد و همین ظاهر جذاب و فریبنده فیلمهای چند دهه اخیر را از خشونت و کشتار لبریز کرده است. بینندگان این گروه از فیلمها در حین تماشای صحنههای خشونتبار، از لذتی حیوانی لبریز میشوند و در دل شخصیتهایی جنایتکار فیلم را تحسین میکنند. این فیلمها معمولاً ظاهری مقبول و منطقی دارند. بر اساس یک کلیشه رایج، موجود شریری قانون را نقض میکند و مرتکب جنایتی فجیع میشود. متقابلاً قهرمان فیلم که طرفداران حق و عدالت است واکنش نشان میدهد و با خشونتی مشابه، موجود شریر و همدستان او را از بین میبرد ولی در هر دو حالت این خشونت است که تقدیس میشود و تحسین مخاطب را بر میانگیزد.
در تحلیل فیلمهای خشن غربی این نکته را نیز باید مد نظر داشت که غربیان برای تربیت سربازانی قصی القلب و حرف شنو چاره کار را در آن دیده اند که چنین فیلمهایی را هر چه بیشتر بسازند ؛ مثلا در بسیاری از فیلمهایی که در مورد جنگ ویتنام ساخته شده است ، با ظرافت سعی می کنند «حس هم ذات پنداری» مخاطب را به نفع سربازان بی رحم آمریکایی که غاصبانه میلیونها ویتنامی را کشتند ایجاد شود و کم کم مخاطب نه تنها هیچ عذاب وجدانی نداشته باشد که از کشته شدن ویتنامی ها (دشمنان آمریکا) لذت هم ببرد.
البته در بسیاری از فیلمهای جدید غربی مرز میان شرارت و خوبی برداشته شده است و گاهی شریرها کار خوب می کنند و یا خوبها عمل شریرانه مرتکب می شوند. بدین وسیله مرز خوبی و بدی در ذهن مخاطب خصوصا جوانان و نوجوانان به هم می ریزد و زمینه برای پوک شدن کامل درون فکر و دل مخاطب فراهم می شود تا راحت تر ارزشهای آمریکایی که چیزی جزء تجلی هوای نفس آدمی نیست را راحت تر بپذیرد و تبدیل به انسانی منفعل و مصرف کننده ای مطیع برای زر سالاران مادی گرا شود.بسیاری از فیلمهای ظاهراً خشن واجد صبغههای سیاسی نیز هستند و در لایههای زیرین خود، هدف و سیاست خاصی را دنبال میکنند. به عنوان مثال در فیلم «هواپیمای رییسجمهور» یک بازیگر مشهور و البته یهودیالاصل هالیوود، در نقش رئیسجمهور آمریکا ظاهر میشود. گروهی تروریست مسلح هواپیمای رئیس جمهور را میربایند و خانواده و همراهان رئیس جمهور را به اسارت میگیرند. رئیس جمهور آمریکا با آنکه میتواند به تنهایی بگریزد، داوطلبانه در هواپیما باقی میماند و طی نبردی نابرابر و خونین، دشمن را شکست میدهد و خانواده و همراهانش را از چنگ تروریستها آزاد میکند. در پایان ماجرا هم بیننده از همه جا بیخبر، رئیس جمهور آمریکا را تحسین میکند و او را به عنوان رهبر دنیای جدید میستاید!
در فیلم دیگری گروهی تروریست مسلمان، یک هواپیمای خطوط هوایی آمریکا را همراه با مسافرین آن میربایند و با بمب اتمی که پیشاپیش در هواپیما جاسازی کردهاند عازم پایتخت آمریکا میشود، تا طی اقدامی انتحاری دولت آمریکا را نابود کنند. رفتار تروریستهای مسلمان با مسافرین بیپناه هواپیما، بسیار خشن و بیرحمانه است. آنها حتی به خود نیز رحم نمیکنند و هر مخالفتی را با گلوله پاسخ میگویند. سیاستمداران انسان دوست آمریکایی که نمیتوانند هواپیما را با مسافرین آن نابود کنند، یک گروه ویژه کماندویی را (که دو بازیگر معروف یهودی در آن ایفای نقش میکنند) به داخل هواپیما میفرستند و این گروه ویژه طی عملیاتی متهورانه تمامی تروریستهای مسلمان را میکشند. بمب اتمی را خنثی میکنند و هواپیما را سالم بر زمین مینشانند. باز هم آن چه باقی میماند خاطره شجاعت و نوع دوستی آمریکاییهای ضدتروریست است.
امروزه رد پای سکس، پولپرستی و خشونت را در فیلمهای خانوادگی و آثار ویژه کودکان نیز میتوان دید. ظاهراً استودیوهای هالیوود دیگر هیچ حریمی را محترم نمیدارند و در صدد جهانی ساختن ضد ارزشهای اخلاقی خویشاند. کلام آخر آن که صهیونیسم بینالملل در عرصه سینما با سوء استفاده از سه قوه شهویه، وهمیه و غضبیه انسان در صدد ترویج مفاسد اخلاقی، غفلت و پولپرستی و خشونت برآمده و در تمامی این موارد، منافع سیاسی خود را دنبال کرده است. دیگر در آستانه قرن بیست و یکم، این بازی به مراحل پایانی خود نزدیک میشود. با یک مرور کوتاه بر اعمال صهیونیستها در کشورهای مختلف و مندرجات کتاب کاهال و پروتکلهای جهانی صهیونیسم و سایر مکتوبات پیشوایان بی رحم صهیون ، به سهولت میتوان دریافت که بسیاری از نابسامانیهای کنونی عالم ، صورت تحقق یافته همان برنامههایی است که قریب یک قرن پیش تئوریسینهای صهیونیسم با تکیه بر تجربیات پیشینیان مادی گرایشان طراحی کرده اند (68) ؛ ولی آینده را هوشیاری مردم امروز خواهد ساخت. (69) سحر سامری تنها مردم جاهل را میفریبد و آغاز حکومت عقل پایان پادشاهی تزویر سامری است. (70)
دوشنبه 88/9/9 |
علیرضا وصی پور
مطلب بعدی :
مقدمه و معرفی 30/07/1388